695 views
پیشینه تحقیق کیفیت زندگی و پدیده بی سرپرستی و سلامت روانی و نظریه های آن دارای ۶۰ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
مقدمه ۵
۲-۲ تاریخچه کیفیت زندگی در جهان ۷
۳-۲ تاریخچه کیفیت زندگی در ایران ۸
۴-۲ پیماننامه حقوق کودک ۸
۵-۲ اهمیت خانواده ۱۰
۶-۲ کارکردهای خانواده ۱۱
۱-۶-۲- جامعه پذیری ۱۲
۲-۶-۲- روند جامعه پذیری ۱۲
۳-۶-۲- معرف ها و نمودهای جامعه پذیری ۱۲
۷-۲ اهمیت تماسهای فیزیکی ۱۳
۸-۲ مفهوم پدیده بی سرپرستی ۱۴
۹-۲- عوامل و انگیزه های سپردن فرزندان به مراکز شبانه روزی ۱۵
۱۰-۲ اثرات فقدان والدین ۱۶
۱- ۱۰-۲ نتایج محرومیت از مهر مادری ۱۶
۲- ۱۰-۲ اثرات فقدان پدر ۱۷
۱۱-۲ شیوه های مراقبت و پرورش در سازمان بهزیستی ۱۸
۱۲-۲ وظایف دفتر امور شبه خانواده ۱۹
۱۳- ۲ عوامل افتراق نظام حاکم در خانواده و نظام موجود در شبانه روزی ها ۲۰
۱۴-۲ تأثیر شبانه روزی و فقدان های ناشی از آن ۲۲
۱۵-۲ بهداشت روانی ۲۷
۱-۱۵-۲ بهداشت روانی در دوره نوجوانی ۳۰
۲-۱۵-۲ ثروت عنصر اصلی کیفیت زندگی نیست ۳۴
۱۶- ۲ آموزش کیفیت زندگی در سطح فردی ۳۵
۱-۱۶-۲ واحد تحقیق کیفیت زندگی در دانشگاه تورنتو ۳۶
۲-۱۶-۲ مددکاری اجتماعی و کیفیت زندگی ۳۸
۱۷-۲ نظریه ها ۳۹
۱-۱۷-۲ کیفیت زندگی Quality of life ۳۹
۲-۱۷-۲ رضایت ۴۲
۳- ۱۷- ۲ رضایت از زندگی ۴۴
۴- ۱۷- ۲- نظریه کنش متقابل ۴۵
۵-۱۷-۲ انتظار Expectation ۴۷
۶- ۱۷- ۲ نظریه تنهایی اجتماعی ۴۸
۷-۱۸۱۷-۲ نظریههای مربوط به سلامت روان ۴۹
۸-۱۷-۲- چند دیدگاه نظری در مورد نوجوانی ۵۱
۹-۱۷-۲ نظریات نقش ۵۳
۱۸- ۲ پیشینه پژوهش در ایران ۵۵
۱۹-۲ پیشینه پژوهش در جهان ۵۷
منابع ۵۸
عبدی، عباس، گودرزی، محسن، تحولات فرهنگی در ایران، نشر روش، ۱۳۷۸٫
فرجاد، محمدحسین، آسیبشناسی اجتماعی و جامعهشناسی انحرافات، تهران، انتشارات بدر، ۱۳۷۱٫
مارشال، کاترین، روش تحقیق کیفی، ترجمه دکتر علی پارسائیان و دکتر اعرابی، دفتر پژوهشهای فرهنگی،۱۳۷۷٫
نیکپرور، ریحانه، آشنایی با برنامههای آموزش مهارتهای زندگی، معاونت امور فرهنگی و پیشگیری سازمان بهزیستی کشور، ۱۳۸۳٫
نیکزاد، محمود، اصول مشاوره گروهی (در اصلاح نگرش و تغییر رفتار)، تهران، کیهان، ۱۳۷۹٫
آقابخشی، حبیب، اعتیاد و آسیبشناسی خانواده، انتشارات دانشآفرین، ۱۳۷۹٫
اعزازی، شهلا، جامعهشناسی خانواده، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، ۱۳۷۶٫
بابایی، باقر، نگرشی بر پدیده بیسرپرستی و مشکلات فرزندان دور از خانواده، انتشارات سازمان بهزیستی کشور، ۱۳۶۹٫
بالایان، مسروب، روانشناسی بلوغ، اصفهان، انتشارات فردوس، ۱۳۶۸٫
بهپژوه، احمد، اصول برقراری رابطه انسانی با کودک و نوجوان، تهران، نهضت پویا، ۱۳۸۶٫
بیابانگرد، اسماعیل، روانشناسی اجتماعی، تهران، انتشارات رشید، ۱۳۷۶٫
بیابانگرد، اسماعیل، روانشناسی نوجوان، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۶٫
دستورالعمل دفتر امور شبه خانواده، سازمان بهزیستی کشور، ۱۳۷۹٫
دستورالعمل شبانهروزیهای سازمان بهزیستی، سازمان بهزیستی کشور، ۱۳۷۸٫
روزنبام، هایدی، خانواده به منزله ساختاری در مقابل جامعه، مترجم : محمدصادق مهدوی، تهران، مرکز نشر دانشگاه، ۱۳۷۶٫
محیطی که فرد در آن متولد شده و زندگی می کند مهمترین نقش را در رفتارهای او در دوران کودکی و عصر جوانی دارد. از آن جایی که کودک مانند دفترچه نقاشی سپیدی می باشد که دست کم در شش سال اول زندگی، همه ی نقاشی ها و رنگ آمیزی ها را ما در آن می کشیم (منظور از ما به طور اخص خانواده است) بنابراین نوع آموزش و پرورش خانواده مهمترین تأثیر را در تشکیل شخصیت اولیه کودک خواهد داشت، البته نباید از یاد برد که کودک پس از این سنین خارج از دایره خانواده، روابطی را در مدرسه با همبازی ها، دوستان و معلمین نیز برقرار می کند و از آنها تأثیر می پذیرد و گاهی بر روی آنها تأثیر می گذارد. بنابراین به طور قاطع نمی توان محیطی را که کودک در آن رشد می کند کاملاً قابل کنترل دانست، البته کنترل بیش از حد کودک هم می تواند آینده ی او را به مخاطره بیندازد. بنابراین بهترین کار این است که کودک با توجه به مقتضیات اجتماعی و تربیتی جامعهای که می خواهد درآن زندگی کند پرورش یابد. (فرجاد، ۱۳۷۱)
خانواده آموزشگاه نخست انسان است، انتقال دهنده ی تمدن ها و فرهنگ هاست. بی شک کودک ارزشها و فضائل اخلاقی و انسانی را از خانواده کسب می کند، در خانواده تکامل و تحول مییابد، الگوسازی می کند و در یک جمله می توان این گونه بیان کرد که سلامت و سعادت جامعه در گرو تأمین سلامت یا عدم سلامت خانواده است.
گرچه کانون خانواده مهمترین نهاد برای پرورش کودکان محسوب می شود اما همواره کودکانی هستند که به دلایل و عناوین مختلف ناگزیر جدا از خانواده و در مراکزی تحت عنوان شبانهروزی (Institution) نگهداری می شوند. شبانه روزی و به عبارت دیگر پرورشگاه، موسساتی هستند که از طرف دولت ها یا بخش خصوصی (مراکز خیریه) به منظور نگهداری از اطفال و نوجوانان بی سرپرست تأسیس گردیده اند. همچنین طبق ماده ۱۸ پیمان نامه جهانی حقوق کودک، مسئولیت اولیه حفظ حقوق کودک و تأمین مصالح او به عهده والدین است و اگر قادر به ایفای این نقش نباشند دولتها باید برای تأمین نیازها و و حقوق کودک مداخله نمایند. (اعزازی،۱۳۷۶)
در پیمان نامه حقوق کودک، وظایف دولت نیز در این خصوص مشخص شده است : طبق ماده ۱۹ پیمان جهانی حقوق کودک، دولتهای عضو ملزم هستند همه اقدامات قانونی، اداری، اجتماعی و آموزشی لازم را به عمل آورند تا از کودک در برابر همه شکل های خشونت جسمی یا روانی، صدمه یا سوءاستفاده، بی توجهی یا سهل انگاری، بدرفتاری یا بهره کشی توسط والدین یا سرپرست قانونی یا هر شخص دیگری که عهده دار مراقبت از کودک است محافظت کنند.
این گونه اقدامات حمایتی باید برحسب مورد شامل روشهای موثر برای ایجاد برنامه های اجتماعی جهت فراهم نمودن پشتیبانی لازم از کودک و کسانی که عهده دار مراقبت از کودک هستند باشد. براساس ماده ۲۰ پیمان نامه جهانی حقوق کودک، کشورهای عضو باید از کودکانی که خانواده خود را از دست داده اند با انتخاب خانواده دیگری برای سرپرستی یا فرستادن آن ها به مراکز نگهداری کودکان، حمایت کنند. در تمام این موارد برای حفظ قومیت، مذهب، فرهنگ و زبان چنین کودکانی باید تلاش کرد. (پیمان نامه حقوق کودک، مصوب مجمع سازمان ملل متحد، ۱۳۷۹)
با توجه به عضویت ایران در پیمان نامه جهانی حقوق کودک در سال ۱۳۷۰ و تصویب مفاد آن توسط مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۷۳ دولت موظف به حمایت از کودکانی می باشد که از جانب والدین خود مورد سوءرفتار قرار می گیرند. در حال حاضر در ایران طبق آخرین آمار موجود در سازمان بهزیستی بیش از ۶۵۰ نفر از کودکان تحت مراقبت این سازمان به دلیل سوءرفتار از جانب والدین در این سیستم پذیرش شده اند که مستلزم توجه بیشتر مسئولین به این مهم می باشد. (بهروزیفر، ۱۳۸۴)
اما آنچه که باید پیش از سایر موارد مورد عنایت قرار بگیرد پیشگیری و برنامه ریزی مناسب میباشد که تلاش گسترده و همه جانبه ای را در راستای شناخت ریشه ای بی سرپرستی و در پی آن توجه عمیق به نیازها و انتظارات مصرف کنندگان اصلی خدمات که در واقع همان کودکان هستند را می طلبد.
واژه کیفیت زندگی با وجود دارا بودن تعاریف گوناگون از تاریخچه نسبتاً کوتاهی برخوردار میباشد. این واژه برای اولین بار در کتاب «اقتصاد رفاه» که توسط اقتصاددان انگلیسی به نام «آرتور سیسیل پیگو[۱]» (۱۹۵۹- ۱۸۷۷) در دهه ۱۹۲۰ نوشته شد به کار رفته است، ولی کاربرد گسترده آن مربوط به بعد از دهه ۱۹۵۰ میلادی میباشد.
در ابتدا کیفیت زندگی بیشتر به شاخصهای مادی نسبت داده میشد و معرف اصلی سنجش آن «تولید ناخالص ملی[۲]» بود، ولی به مرور و با توجه به انتقاداتی که به این شاخصها وارد شد در اواخر ۱۹۵۰ این مفهوم توسط فردی به نام «جی. کی. گالبریث[۳]» دوباره تعریف شد و علاوه بر توجه به ارزشهای مادی، ارزشهای غیرمادی موجود در حوزههای محیطی، سیاسی و اجتماعی نیز در آن لحاظ گردید. (State of theart, no. 1, 2003,9)
در حوزههای پزشکی،جنبههای اجتماعی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در سال ۱۹۴۸ میلادی و بعد از آن که «سازمان بهداشت جهانی[۴]» سلامت را به عنوان «نه تنها نبود ناتوانی و مریضی، بلکه همچنین رفاه اجتماعی، روانی و جسمانی» تعریف کرد معرفی شده بود.در سال ۱۹۵۷ میلادی در ایالت متحده آمریکا، پیمایش سلامت ملی با هدفی فرای مسائل صرفاً مربوط به ناخوشی و ناتوانی انجام شد.
از دهه ۱۹۶۰ به بعد، سنجش کیفیت زندگی و ابعاد آن و نیز روابط بین آنها به یک بعد کلیدی تبدیل شده و بحث جدیدی را در رابطه با تحقیق بر روی معرفهای اجتماعی آغاز کرد. در حقیقت، ارزیابی کیفیت زندگی از طریق مجموعه متنوعی از معرفهای اجتماعی با جدیت بسیاری در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ که دوره کامیابی و موفقیتهای اقتصادی دور آغاز گردید. (Smith, 1973)
«یکی از پیشگامان تحقیق بر روی کیفیت زندگی در آمریکا به نام «ریموند بوئه[۵]» معرفهای اجتماعی را آمارها، مجموعههای آماری و تمام شواهدی میداند که ما را در ارزیابی جایگاهی که ما و جامعه در آن قرار داریم و ارزیابی مسیری که بر طبق ارزشها و اهدافمان در آن حرکت می کنیم یاری میرسانند.» (Baver, 1966 : 6)
افزایش تحقیق در رابطه با معرفهای اجتماعی در سال ۱۹۷۰ در حقیقت پاسخی به افزایش تقاضای جامعه برای کسب اطلاعات جهت حمایت از سیاستهای اجتماعی فعال و عملیاتی کردن (کمی کردن) کیفیت زندگی در جوامع توسعه یافته مدرن، کمک به نمایان کردن تغییرات اجتماعی و سنجش رفاه بشری بود.در سالهای اخیر، تحقیق کیفیت زندگی یا تحقیق در رابطه با معرفهای اجتماعی بیشتر بر روی «کیفیت زندگی جمعی[۶]» یا «کیفیت زندگی شهری[۷]» متمرکز شده است. دو نوع اصلی از تحقیقات در این حوزه را میتوان اینگونه برشمرد :
تحقیقات مرتبط با سنجش کیفیت زندگی گروههای خاص (بیماران روانی، سالخوردگان و فقرا و …)
تحقیقات مرتبط با سنجش کیفیت زندگی کل افراد جامعه به منظور ارزیابی نتایج سیاستهای معین اجرا شده در جامعه (Eyles& Wilson, 2-3)
در ایران برای نخستین بار موضوع کیفیت زندگی در دومین سمینار ملی رفاه اجتماعی که از سوی دبیرخانه شورای عالی رفاه اجتماعی در سال ۱۳۵۵ برگزار شد مطرح گردیده است. در این سمینار پنج کمیته در زمینههای مختلف فعالیت داشتند که کمیته سیاستهای رفاهی و کیفیت زندگی یکی از آنها بوده و مسئولیت اداره آن برعهده آقای احسان نراقی قرار داشته است. بررسی مطالعات انجام شده در سالهای اخیر در خصوص کیفیت زندگی نشان میدهد که به مرور مبحث کیفیت زندگی از کانون توجه رشته های علوم اجتماعی مانند جامعهشناسی خارج شده و رشتههای پزشکی توجه ویژهای به آن داشتهاند. اکثر پژوهشهای انجام شده در این حوزه نیز در رابطه با کیفیت زندگی بیمارانی صورت گرفته که به انواع مختلف بیماریها و به خصوص سرطان مبتلا بودهاند و از نگریستن به این موضوع از دیدگاه علوم اجتماعی و بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن غفلت شده است.
[۱] – A.C. Pigou
[۲] – GNP
[۳] – J. K. Galbraith
[۴] – WHO
[۶] Community Qol
[۷] – Urban Qol
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر